جدول جو
جدول جو

معنی لپه رودبار - جستجوی لغت در جدول جو

لپه رودبار
(لِ)
موضعی در ایران و دمرگان از وی نام برده است. (مازندران و استراباد رابینو ص 153 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَ)
از دیه های بارفروش (مازندران). (مازندران و استراباد رابینو ص 119 و ترجمه همان کتاب ص 159). در همین ترجمه بصورت الرودبار و در فهرست آن بصورت الله رودبار = گزه محله و نیز در فرهنگ جغرافیایی ایران بصورت الله رودبار آمده است. رجوع به الله رودبار شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لاه)
دهی است از دهستان ساسی کلام بخش مرکزی شهرستان بابل در 7 هزارگزی جنوب باختری بابل کنار رود خانه کلارود. دشت و معتدل مرطوب است. سکنۀ آن 395 تن شیعه هستند که به مازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چاه ارتزین و رود خانه کاری، و محصول آن غلات، برنج، صیفی کاری، حبوبات و پنبه، و شغل مردم زراعت و مختصری گله داری است. راه مالرو دارد. عده ای از گله داران در تابستان به ییلاقات بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ تَ سَ کَ)
دهی است از دهستان چهار دانگه بخش هزارجریب مازندران. (سفرنامۀ مازندران رابینو ص 123 و ترجمه آن ص 166)
لغت نامه دهخدا
(گَ تِ کَ)
موضعی در انزان کوه از توابع هزارجریب مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 123)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع در 4 هزارگزی شمال کیاسر و 42 هزارگزی جنوب بهشهر، کنار رود خانه زارمرود، کوهستانی، جنگلی، معتدل و مرطوب و مالاریائی، دارای 235 تن سکنه، آب آن از چشمه و زارمرود، محصول آنجاغلات و برنج و ارزن و لبنیات و عسل، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان شال و کرباس و گلیم بافی و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(زِهْ)
دهی از دهستان رودبار است که در بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
روستایی در هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی